شعری از من-تو یا شما؟

ساخت وبلاگ

چه فرقی میکند

تو را شما بنامم و و شما را تو؟!

در هرحال تو تویی و

فرق من و تو 

یک شمای خشک و خالی ست....

دست بردار از تکرار و 

دست بکش روی خلاقیت

و فکر کن تنها یک دیوار فاصله ست

بین خورشید و لامپ های مهتابی

و فکر کن دیروز تخم نیلوفر در چشمهای تو کاشته شد..

دست بکش روی حیات و

زندگی را زندگی کن

و حتی یادت نباشد تو تویی و من من

و فوت کن به چشم ها

و فوت کن به گیلاس ها

و فوت کن به تخم نیلوفر

و بگذار نفرین یک درخت

ترا زمین گیر کند

بین علف ها و گلها و آشغالها

و داد بکش سر زمین

و داد بکش سر همه ی کلاغ ها

و داد بکش سر پروانه ها

و مطمئن باش 

خورشید باز طلوع میکند

و تو بیست بار دیگر

بیست سالگیت را جشن میگیری و باز

شمعهای خاموش برای کیک تولد گریه میکنند...

ولی بگذار همه چیز خوب باشد

همه چیز فقط از یک چیز شروع شود

و تو درد بکشی انسانها را

درد بکشی ماهی ها را

درد بکشی گلدانها را

و بعد بخندی به هویت و دانه بکاری

در لانه ی پرنده ها

و باور کنی تو تویی و من منو

شما فقط یک هجای خشک و خالیست!!!!

به یاد بیست سالگی...نوشته شده در 23خرداد سال 92

من یک نویسنده هستم....
ما را در سایت من یک نویسنده هستم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mousai905 بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 12:47