یادداشت 92-انرژی مثبت

ساخت وبلاگ

نا امید نشو،امید امید امید،باعث میشه زندگی زیباتر به نظر برسه...

فرش جانم رفت تبریز و پرداخت شد و چهارشنبه میاد خونه،خانم "م"بدون اینکه به من بگه یه قاب 260تومنی کرد تو پاچه ام،اینم از احوالات ما...

هنوز با مریم مون قهرم،دلم نمیکشه آشتی کنیم،با اینکه میدونم زندگی خیلی کوتاهه ولی غرورم نمیزاره به این حرفا گوشمو بدهکار کنم...

صبحا بچه ها میرن مدرسه،کوچه ساکت میشه و وقت به کندی میگذره،با خیال راحت میرم پیاده روی،صبحانه میخورم و فرشمو میبافم و کتاب میخونم،غروب مامان بر میگرده،غروب خورشیدو با چایی تماشا میکنیم و دوباره کوچه پر میشه از کودکی...

چه چیز زندگی زیباست؟و چرا بهش دلبسته ایم؟شاید اگه مرگ وجود نداشت زندگی هم زیاد دلچسب نبود...

با اینکه ایمان نصفه ای به خدا دارم اما مطمئنم اون خیلی مواظب منه،دلیل کاراشو نمیفهمم،اما همیشه بغل دستم وایساده،وقتی 8سالم بود و تو کوچه با بچه ها آسیا بچرخ بازی میکردیم،یهو دستم از دست یکی واشد و باعث شد گروه باز بشه و محکم پرت شم تو آسفالت اونم با سر! ولی من چیزیم نشد،همه گفتن مطمئنی درد نداری؟ گفتم نه نه،مطمئن بودم وقتی داشتم پرت میشدم انگار یکی منو آروم گذاشت زمین...

چرا؟چرا مواظبمی؟من که عبادتت نمیکنم،تو فکرت نیستم،پس چرا کنارمی؟من که به تو به صورت یه مجموعه ی بزرگ انرژی مثبت فکر میکنم چرا بعد از 3ماه چای سبز خوردن افراطی و بد شدن حالم و ندوستن علتش،یهو بی هوا در گوشم میگی امروز چایی سبز نخور چون کم خونی گرفتی دختر!

به من آرامش میدی و میگی مهدیه همین الان دوچرخه رو بزن رو ترمز !!!!!

و بعدش بلافاصله که وایسادم میبینم که یه ماشین با سرعت خیلی زیاد از روبروم رد میشه!

تو کنار منی،قلبم رو آروم میکنی،امید میشی میری تو قلبم ،خون میشی میری تو رگام خواب میشی میری تو چشام ،اما من هنوزم تو رو مجموع انرژی مثبت جهان فیزیک میدونم ای خدا!

بازم کمکم کن در روزایی که سخت محتاجتم،کمکم کن کمک کمک....

این هفته کتاب بارون درخت نشین اثر ایتالو کالووینو رو پیشنهاد میکنم

شب به خیر جهان فیزیک...

من یک نویسنده هستم....
ما را در سایت من یک نویسنده هستم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mousai905 بازدید : 23 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 22:04