یادداشت 99-اتفاقات مثل روز روشن

ساخت وبلاگ

ترامپ رییس جمهور آمریکا شد؛باور نمیشه بلاهت ملتها پایان ناپذیره...اعمال هیتلرگویانه اش باعث خواهد شد در آینده آمریکا ابر قدرت بودنشو از دست بده و در انزوا فرو بره...حالا ببین کی گفتم

هفته ی قبل برای مصاحبه رفتم یه شرکتی

اونقد راهش دور بود که راه خونه رو گم کردم

برای شروع کار شغل خوبی بود

اما من خنگ دوری راهو بهونه کردم و گفتم :"نه نه اصلا"

حالا هنوز تصمیم قطعی نگرفتم،ولی بش فکر میکنم.

فرش اولمو خانم"ش"-رقیب کاری خانم"م" بردش نمایشگاه فرش تا برام بفروشه،خدا کنه قیمت خوب بخرنش،تا اینجا که همه ضرر بود...

45روز تا عید مونده،مامان قول داده بریم مسافرت،البته اگه ایندفه ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به یکی نکردن واسه نرفتنمون...

امروز یه آفتاب زیبای زمستونی داریم،ولی دیروز همش برف و بارون و سرمای استخون سوز بود،سعی میکنم به آینده امیدوار باشم...

73مین کتاب امسالو خوندم،فک نکنم تا پایان امسال به صدتا برسم،ولی نسبت به پارسال پیشرفت خوبی داشتم.

نمایشنامه ی "دشمن مردم"اثر هنریک ایبسن فوق العاده بود،لذت بردم،همچنین" موش ها و آدم ها"

بعضی وقتا موقع پیاده روی از رو پل ،وایمیستم و به گذر آب و صدای زیباش گوش میدم،هزاران ساله که این رودخونه جریان داره و حوادث زیادی رو به خودش دیده ولی همچنان به راه خودش ادامه میده،من تنها یک هزارم از تاریخ هستم،پس چرا انقد به خودم زجر میدم و در جریان زندگی قرار نمیگیرم؟

سعی میکنم امیدوار باشم،سعی میکنم رویایی یرای خودم داشته باشم،وقایع رو یادداشت کنم،همچنین اهدافمو،در مورد کسی قضاوت نکنم و مهم تر از همه اینکه صبور باشم...

امروز هوا خوبه؛مناسب برای پیاده روی

ناهار چی دوس داری؟مخلوطی از یه خوراک من دراوردی

یه کم هم دعوا با مریم

یه ذره فرش بافتن

کارتون دیدن

نوشتن اضافات روزانه

روز بخیر



من یک نویسنده هستم....
ما را در سایت من یک نویسنده هستم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mousai905 بازدید : 15 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 14:43