یادداشت116-بزرگسالیه دختر متولد یکشنبه

ساخت وبلاگ

آدما از دست هم میرنجن....دنبال وسیله ای برای تسکین درداشون میرن و بعدش که حسابی درمونده شدن به این فکر میکنن که "من چرا رنجیدم؟"

چرا این سوالا اول از همه از خودمون نمیپرسیم؟چرا میزارین کینه شکل بگیره؟که عفونت کنه و بره تو خونمون؟که سمی بشه و تا حد مرگ پیش بریم؟چرا نمیپرسیم که چی تو رو اذیت کرده ... .

اگه این اتفاق میفتاد باور کن که نصف مشکلات دنیا حل میشد...و در پاسخ به خودم میگم:مهدیه بذار چند سال دیگه هم از عمرت بگذره اونوقت جواب همه ی چراهای بشری رو پیدا میکنی...قلبی برای درد کشیدن تنی برای فرسودن میلی برای خاموشی و انزوای انسانیت...

اونقد اخلاقم خوب شده که باورم نمیشه ...دانشمندی میگه انسان ها برای ترک عادت و همچنین عادت به چیزی تنها به 21روز تحمل احتیاج دارن...بعدش همه چیز عادی میشه...من خودمو از خونواده جدا کردم...حالا دارم زیباییهاشونو با چشمام میببنم....از مریم که چقد دل نازکه و به فندق میگه مامان جون و اونو به فرزندی پذیرفته...از مامان که چقد رنجور و نحیفه و از خودم که درست دوهفته است برای هیچ چیز عصبانی نشدم...از تغییر جدیدم خیلی خوشحالم...چیزی در قلبم در حال رشده....احساسش میکنم...و فکر میکنم این بزرگسالیه ...از نظر قانونی هر انسانی که به 18سالگی برسه بزرگسال محسوب میشه اما از لحاظ روحی این نسبت فرق داره ...بعضی آدما قبل از 18سالگی هم بزرگسال شدن و بعضی ها هیچوقت حتی تا پایان عمر...و حالا من دارم حسش میکنم...من دارم تغییر میکنم...زندگی رو پذیرفتم ...اگرچه من مثل بادم و هی حرفام عوض میشه ولی مطمئنم که چیزی در قلبمه و این شروع بزرگسالیه من در سرآغاز بیست و چهار سالگیه...

درس اول:مهدیه یاد بگیر وقتی که از کسی رنجیدی مستقیم توی چشماش زل بزنی و بگی من از تو رنجیدم چون...و مطمئن باش این یه کار عاقلانه ست...

بادو بود-هوای ابری-یه ذره آفتاب و بارون-عروسی شغالا-تغییر فصل-اعتدال-فرش نصفه-فندق خاله-خرگوش کثیف-خوندن داستانای زرد محض تنوع-دلتنگی-اعصاب خوردی از یک نفر آدم گذشته-یاداوری-شام عجیب-غذای من دراوردیه کوکوی قارچ-چای لیمو-پیرمرد همسایه در باغچه -لوبیای سحرامیز -نزدیک شدن به تولد-مدادرنگیهای دست دوم اهدایی از مریم-رژ قرمز-شکستن-صدای باد و قورباغه-تماسی از دوست قدیمی-و زندگی ادامه دارد....

من یک نویسنده هستم....
ما را در سایت من یک نویسنده هستم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mousai905 بازدید : 40 تاريخ : جمعه 15 ارديبهشت 1396 ساعت: 5:58