یادداشت 119-تحقیقی در مورد مرگ

ساخت وبلاگ

همیشه برام سوال بوده که آدما چطور میمیرن و در لحضه ی مرگ چه احساسی دارن....دردی دارن یا هرچیزی

رفتم و راجبش یکم تحقیق کردم....فوق العاده بود ...

تجربه ی نزدیک به مرگ یک تجربه ی شخصیه که شامل:

-احساس خروج از بدن

-احساس شناور بودن

-سکوت کامل

-احساس امنیت و گرما

-تجربه ی از هم پاشیدگی

-دیدن تونل

-دیدن نور

-دیدن بستگان فوت شده

-مرور خاطرات دوران زندگی

-احساس بازگشت به بدن همراه با بی میلی....

این پدیده در هنگام فرا رسیدن احتمالی یک مرگ قریب الوقوع برای انسان رخ میده

حالا چه کسایی دچار این تجربه میشن:

-کسایی که ایست قلبی دارن

-دچار شوک شدن

-خونریزی هنگام وضع حمل

-عوارض پیش از عمل جراحی

-برق گرفتگی

-کما

-خونریزی مغزی

-سکته مغزی

-خودکشی ناموفق

-افراد در حال غرق یا خفه شدن

-حبس نفس

-و افسردگی خیلی جدی

از نظر علمی این تجربه در واقع یک توهمه که در اثر عوامل مختلف فیزیولوژیکی و روانشناسی رخ میده

تفاسیری که از این احساس ها ارائه شدع اغلب وابسته به اعتقادات فرهنگی ؛فلسفی و یا دینی اون شخصه که این تجربه رو داشته

مثلا در آمریکا 46درصد مردم معتقدند کسی مثل فرشته نگهبان به سراغشون میاد ولی در آیین هندو معتقدند این فرد پیام آور مرگ از طرف خداست...

و یا بعضی از کسایی که این تجربه رو داشتن گفتن که حضرت محمد یا مسیح و یا کریشنا رو دیدن و از بالا به نظاره ی جسمشون پرداختن

ولی چرا این اتفاق میفته؟

میدونیم که انسان یه موجود نیمه ماشینیه یعنی بدنش توسط امواج الکتریکی که از مغزش میاد کار میکنه منظورم همون سلول های عصبی و غیره ست،این امواج همیشه و به صورت عادی در مغز انسان وجود دارن

دانشمندا میگن اونچه که افراد پس از بازگشت به زندگی به یاد میارن در واقع تحت تاثیر آزاد سازی ناگهانی انرژی الکتریکی در سلول های مغز خالی از اکسیژن هست.در این شرایط جریان خون و سطح اکسیژن کاهش پیدا میکنه و سلول های مغزی برای آخرین بار آخرین امواج الکتریکی خودشون رو آزاد میکنند اونم به صورت یه انفجار بزرگ

این فرایند در یه بخش از مغز شروع میشه و مثل آبشار به سرعت در سرتاسر مغز جاری میشن و به همین دلیله که این افراد میتونند تصاویر واضح ذهنیشون رو ببینن.این اتفاق در عرض 30ثانیه الی 3دقیقه رخ میده...

دانشمندا معتقدند این تجربه بیشتر جنبه ی بیولوژیکی داره تا متافیزیکی

البته باید گفت همه ی کسایی که این تجربه رو داشتن نمردن،خیلی به دنیا برمیگردن،این حالت دقیقا همونیه که عارفان بهش دچار میشن یعنی مکاشفه

نظرم راجع به مردن عوض شده...اگه آدم بعضی چیزا رو بدونه شاید دیگه بیخودی نترسه...با واقعیت های زندگیمون کنار بیایم...مرگ جزیی از زندگی ماست...همونطور که زندگی رو میپذیریم قبول کنیم که بالاخره یه روزی هم میمیرم و مردن نمیتونه اونقدرا هم سخت باشه...با آرزوی همیشه سلامتی برای همه

من یک نویسنده هستم....
ما را در سایت من یک نویسنده هستم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mousai905 بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1396 ساعت: 20:42